English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3908 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
put away U ضربه محکم از بالای سر حذف حریف اسمش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hit U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
indian check U سد کردن راه حریف با بالابردن چوب بالای سر او برای ضربه زدن به چوب او
gain ground U ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
crosser U ضربه هوک پس از ضربه حریف
crossest U ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross U ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosses U ضربه هوک پس از ضربه حریف
overhead stroke U ضربه از بالای سر
top U ضربه به بالای توپ بیلیارد
tee off U ضربه محکم
belted U ضربه محکم
belt U ضربه محکم
kill shot U ضربه محکم
belts U ضربه محکم
smashes U ضربه پرقدرت از بالای سر ابشار زدن
smash U ضربه پرقدرت از بالای سر ابشار زدن
knap U : ضربه محکم وناگهانی
laces U ضربه محکم به توپ
cream U ضربه محکم به توپ
creaming U ضربه محکم به توپ
creams U ضربه محکم به توپ
lace U ضربه محکم به توپ
creamed U ضربه محکم به توپ
follow shot U ضربه با دادن پیچ به بالای گوی بیلیارد
drop shot U ضربه اهسته بالای حد مرزی و افتادن به زمین
holding and hitting U گرفتن حریف و ضربه زدن
hinders U جلوگیری از ضربه زدن حریف
double hi U ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
shoulder block U سد کردن حریف با ضربه شانه
hindering U جلوگیری از ضربه زدن حریف
hindered U جلوگیری از ضربه زدن حریف
trompement U گریز شمشیرباز از ضربه حریف
double touch U ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
hinder U جلوگیری از ضربه زدن حریف
smack U ضربه محکم در هنگام ابشار
smacked U ضربه محکم در هنگام ابشار
smacks U ضربه محکم در هنگام ابشار
stationary tactics U دردروازه ضربه ازاد از حریف گرفتن
hacked U ضربه خطای دست به بازوی حریف
hacks U ضربه خطای دست به بازوی حریف
hack U ضربه خطای دست به بازوی حریف
high sticking U بالابردن چوب و ضربه زدن به حریف
tapped U ضربه محکم که تنها یک میله را جا بگذارد
swings U ضربه محکم با راکت یا چوب هم گارد
swing U ضربه محکم با راکت یا چوب هم گارد
tap U ضربه محکم که تنها یک میله را جا بگذارد
tapping U ضربه محکم که تنها یک میله را جا بگذارد
spearing U ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
loop drive U ضربه باپیچش زیاد نزدیک تور حریف
hit U به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
speared U ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
spear U ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
spears U ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
rear takedown with outside leg tackle U گارد مخفی که حریف با میانکوب ضربه میشود
hits U به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
hitting U به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
force U تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
forcing U تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
forces U تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
squib kick U ضربه کوتاه با پا که به اسانی به دست تیم حریف نیفتد
gimme U ضربه اهدایی به حریف روی چمن کوتاه گلف
to rifle the ball into the goal U با ضربه خیلی محکم توپ را به دروازه شوت کردن
knockouts U با ضربت بیهوش کنندهای حریف رابزمین زدن ضربه فنی
knockout U با ضربت بیهوش کنندهای حریف رابزمین زدن ضربه فنی
icing U ضربه خطای مدافع از نیمه زمین خودی به خط دروازه حریف
holds U گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
hold U گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
clinched U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinches U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinch U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinching U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
slap shot U ضربه محکم که تیغه چوب هاکی پشت گوی به زمین می خورد و ان را بلند میکند
away U بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
take croquet U ضربه زدن با گذاشتن گوی خود کنار گوی حریف
thingummy U اسمش
underhook U گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن
It has built up quite a reputation. U اسمش خوب دررفته
His name is on the tip of my tongue. U اسمش الان سرزبانم است
I cant remember her name . U اسمش یادم نیست ( نمی آید )
overhead clearance U حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
This is plain highway robbery . U این که اسمش لخت کردن است ( پول زیادی گرفتن )
head and arm U هنگام حمله حریف به دو خم دست و سر حریف را گرفته او رامی پیچانیم
croquet U بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
looped U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loops U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loop U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
overhead cover U پوشش بالای سر روپوش بالای سر
nominal partner U شریکی که درسود و زیان شرکت سهیم نیست و فقط از اسمش استفاده میشود
pops U برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
popped U برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
pop U برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
braced U بابست محکم کردن محکم بستن
brace U بابست محکم کردن محکم بستن
crest clearing U محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
side sweep and over under U گرفتن دست و کمرحریف کشیدن وی بطرف خودو با پای چپ زیر پای راست حریف را خالی کردن و پرتاب حریف
butts U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
punts U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punt U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punted U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
impluse response U پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
face off U رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
transom U پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
sclaff U ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
ostensible U شریک فاهری در CL کسی را گویند که اسمش در ضمن اسم شرکتی اعلام شود و یا عملا" در اداره ان دخالت کند که در این حالت مشئوولیت او در برابر کسانی که به ایت اعتبار او را شریک پنداشته اند درست مانند شرکاواقعی است هر چند که درواقع سهمی نداشته باشد
shank U ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
placekick U ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
atop of U در بالای
overhead U در بالای سر
at the top of U در بالای
above U بالای سر
up U بالای
above U بالای
upping U بالای
outreach U بالای سر
overhead U بالای سر
oer U بالای
upped U بالای
over- U بالای
over U بالای سر
over U بالای
over- U بالای سر
into the bargain U بالای ان
atop of U بالای
ridge piece U کش بالای شیروانی
fan light U پنجره بالای در
uptown U بالای شهر
rooftop U بالای بام
over the horizon U از بالای افق
above the earth U بالای زمین
in U بالای روی
overhead forehand U فورهند از بالای سر
up the street U بالای خیابان
in- U بالای روی
on U بالای در باره
overhead backhand U بک هند از بالای سر
overhead cover U حفاظ بالای سر
plunging fire U اتش بالای سر
over the horizon U بالای افق
pressure above the atmosphere U فشار بالای جو
ridge pole U کش بالای شیروانی
roof tree U کش بالای شیروانی
run over <idiom> U حرکت از بالای
fanlight U پنجره بالای در
fanlights U پنجره بالای در
aloft U در بالای زمین
ridge tree U کش بالای شیروانی
crown U بالای هرچیزی
rooftops U بالای بام
crowns U بالای هرچیزی
mean high water U اب بالای میانگین
mantel board U در بالای بخاری
knap U بالای تپه
upstream U بالای رودخانه
It passed over my head. U از بالای سرم رد شد
oer U بالای سر روی سر
crow's nest U بالای بلندی
penthouse U اطاقک بالای بام
bartizan U کنگره بالای برج
bed moulding U گچبری بالای کتیبه
penthouses U اطاقک بالای بام
truck U کلاهک بالای دکل
on station U پروازهواپیما بالای هدف
trucks U کلاهک بالای دکل
high rate of interest U نرخ بالای بهره
trucked U کلاهک بالای دکل
head water U بالای رودخانه بالارود
flews U قسمت اویخته لب بالای سگ
exoatmosphere U ترکش اتمی بالای جو
aerospace projection operations U بالای منطقه عملیات
aboveground U در بالای سطح زمین
trucking U کلاهک بالای دکل
referees U داور بالای والیبال
intercepting ditch U ابرو بالای خاکبرداری
chimney-head U [بالای دودکش کوره ای]
referee U داور بالای والیبال
refereed U داور بالای والیبال
refereeing U داور بالای والیبال
spike over the block U ابشار از بالای دفاع
aloft U سطوح بالا در بالای
superlunary U واقع بر بالای ماه
the sky is above us آسمان بالای سر ماست
headlines U در بالای صفحه ریسمان
tree house U خانه بالای درخت
rain water head U طشتک بالای ناودان
overhead pass U پاس با دو دست از بالای سر
pulpits U بالای منبر رفتن
headline U در بالای صفحه ریسمان
pulpit U بالای منبر رفتن
overwrite U بالای محلی نوشتن
upper classes U وابسته به طبقات بالای اجتماع
upstaging U وابسته به عقب یا بالای صحنه
crossbars U چوب افقی بالای مانع
eyebrow U گچ بری هلالی بالای پنجره
upstages U وابسته به عقب یا بالای صحنه
upstaged U وابسته به عقب یا بالای صحنه
high beam U نور بالای چراغ اتومبیل
Recent search history Forum search
1خوب بالای زیاد موضوعات صحبت کردیم
1strong
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
2من نمیتونم از دیکشنری فارسی به انگلیسی استفاده کنم چرا
1 moves up the range
2high dimentional task solution space
1Otherwise, throw in a rimshot hit every now and then
0عشق تنها چیزی هست که اگر واقعی شو بدست بیاری
0ضربه به میانه پایین گوی در بیلیارد در انگلیسی چی میشه؟
0احتلام یا در خواب واجب شدن غسل بالای شخص بالغ
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com